اولین بار که صدای قلب کوچیکو شنیدیم!
1394.10.26
امروز برای اولین بار صدای قلب کوچیکتو شنیدیم. صبح زود من و بابایی با هم رفتیم درمانگاه و خیلی هم ذوق داشتیم. توی اتاق، خانم ماما خیلی برای پیدا کردن قلب کوچولوت تلاش کرد. من ترسیدم شاید تو هنوز خیلی کوچولو باشی و نتونیم صدارو بشنویم واسه همین شروع کردم به دعا کردن که ناگهان صدای قلبت توی اتاق پیچید.
تند تند و خیلی هم دوست داشتنی. به بابایی نیگاه کردم و اونم خوشحالی از سرو روش میبارید...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی